یار دوازدهم- شنبه صبح خانه را به قصد انجام کاری ترک کردم .نزدیکیهای ساعت 5 عصر بود که در حال بازگشت به خانه بودم ناگهان زمین زیر پایم آرام و قرار خود را از دست داد و مانند موج دریا ماشینها را بالا و پایین کرد حس نویی نبود زیرا یک بار هم تجربه شده بود ناگهان در یک چشم به هم زدن مردم به خیابان ریختند .
حرفهایی در خیابان به گوشم میخورد بعضی از خدا مدد میخواستند، عده ای علت را بد دینی مردم می خواندند و عده ای هم این مسائل را خرافه و زلزله را یک امر طبیعی میپنداشتند .در حال فکر روی این صحبتها بودم که بار دیگر صدای مردم غرش زمین را خفه کرد آری بار دیگر بعد از 11 دقیقه دوباره آمد تا اخطاری دوباره دهد. در آن وقت هیچ چیز نمیدانستم ،اطلاعی نداشتم و این زلزه را مختص تبریز می پنداشتم .همه از تکرار سه باره این حادثه وحشت داشتند و لی هیچ کس خبر از مبدا زلزله نداشت .بالاخره بعد از گذراندن ترافیک بسیار و بعد از ساعتها به خانه رسیدم برای اطلاع از چند و چون کار دکمه کنترل تلویزیون را فشار دادم هرچه گشتم چیزی نبود .انگار خبری نیست و همه چیز آرام است و تلویزیون طبق معمول همیشه از بشار اسد و مصر و آمریکا میگفت و اینکه در فلان کشور یک نفر کشته شده.
بعد از چندی بالاخره شبکه خبر صدایش در آمد :مبدا زلزله6.2 و 6 ریشتری، شهرستانهای اهر و ورزقان است و هنوز از مصدومان و مجروهان این حادثه خبری در دسترس نیست.
نگرانیم بیش از حد شد زیرا روستاهای زیاد در آن اطراف وجود داشت .بعد با خود گفتم که 6.2 ریشتر زلزله خیلی بزرگی نیست ولی ناگهان یاد خانه های گلی افتادم خانه هایی که بر اثر فقر گلی ساخته شده نه برای خوش گذرانی در روز شنبه اطلاعات به درد نخوری نبود جز آمار و ارقام ناقص و نامعتبر ،فردای روز تلخ فراررسید از تخریب 80تا 100درصدی روستاها خبردار شدیم اما نه از طریق تلویزیون بلکه از طریق تلفن .بعد از گذشت چند ساعت آمار تقریبا دقیق اعلام شد کشته شدن 250نفر و زخمی شدن 1800نفر .آمار به شدت مردم را نگران کرد همه از کشته های خود در روستاها خبر میدادند .صدا و سیما در چند بخش خبری با اعلام آمار و ارقام به موضوع پرداخت . اما نوعی سردی در بیان اخبار و اطلاع رسانی مرا اذیت میکرد.رفته رفته همه ایران مطلع شد همه از رسانه به آذربایجان تسلیت گفتند .آیت ا... شبستری 2 روز در آذربایجان عزای عمومی اعلام کرد همه تسلیت گفتن همه به جز رهبر .من منتظر بودم که تسلیت رهبر همراه با اعلام عزای عمومی در کل ایران باشد ولی رهبر همه جور پیامی داد به جز تسلیت و تعزیت ولی نه خبر از پیام رهبری نبود تا اینکه موقع افطار رسید بعد از افطار در شبکه سهند به اطلاعیه ها گوش میکردیم در بین پیامهای بازرگانی سری به شبکه 3 زدم چیزی را که دیدم باورم نشد شبکه 3 در حال پخش خنده بازار بود بغض گلویم را پر کرد که هموطن من در زیر آور است و شبکه رسمی ایران خنده بازار پخش میکند. یاد حرف رهبر افتادم که آذربایجان سر ایران است اما با خود گفتم این چه سری است که با گیج رفتنش بدن احساسی نمیکند و به خنده بازار خود ادامه میدهد. در اخبار ساعت 11 شب شبکه سهند اطلاعیه رهبر خوانده شد ولی خبری از عزای عمومی نبود .
آخیر سوز: اوزگنین بینه ن آدامیین اوز یولچیسی یاخچیدی.
تونی : این برد از نظر روحی بازیکنان را تقویت کرد .